Web Analytics Made Easy - Statcounter

همشهری آنلاین _ مریم قاسمی : وارد فضای بوستان جمشیدیه که بشوید هوای خنک و تمیز حس خوب سبک شدن در نخستن قدم‌ها را برایتان زنده می‌کند. اطراف‌تان پر است از انواع گل‌ها و درختان، صدای آب و آواز پرندگان.

خواندنی‌های بیشتر را اینجا دنبال کنید

طایقه دولو؛ متمول و متنفذ

همسایگی کوه، رودخانه، آبشار و جنگل فضایی را به وجود آورده که موجب شده کوهنوردان بسیاری از این مسیر برای صعود به کلکچال استفاده کنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

پله‌ها و عبور از کفپوش‌های ناهموار سنگی تداعی‌کننده جاده‌های جنگلی است. بوستان سنگی جمشیدیه را مرتفع‌ترین پارک تهران می‌دانند. محلی با مختصات کوهستانی، درخت‌های کهنسال فراوان و مسیرهای سنگفرش‌شده؛ یادگار جمشید دولوی قاجار که اکنون به بوستان عمومی تبدیل شده است. طایقه دولو مشهور بوده‌اند و متمول و متنفذ. پس طبیعی است که ملک و املاک فراوانی متعلق به این طایفه بوده باشد. در شناسنامه تاریخی پارک جمشیدیه هم نام جمشید دولوی قاجار به‌عنوان مالک زمین این بوستان ثبت شده است، مالکی که ملک ۶۹ هزارمترمربعی خود را بخشید.

طراحی اصلی؛ کامران طباطبایی دیبا 

در ابتدا قرار بود که بنایی برای سرای سالمندان در این زمین طرح‌ریزی شود، اما این تصمیم هرگز به اجرا در نیامد و به سود ساختن پارک عمومی و استفاده همگانی از صحنه کنار رفت. سال ۱۳۵۶ این منطقه شمایل یک پارک عمومی را پیدا کرد و به یکی از جاذبه‌های گردشگری مهم پایتخت تبدیل شد. پارک سنگی جمشیده را دو بار بازسازی کرده‌اند. یک بار هم ۱۶ هکتار به وسعت آن افزوده شد. این قسمت اضافه شده که به بوستان سنگی فردوسی مشهور است دارای جذابیت‌ها و البته ابتکاراتی در ساخت آن است تا بتواند برای جذب گردشگر با پارک اصلی رقابت کند.

این بوستان مثل ریه‌ای سبز عمل می‌کند

پارک جمشیدیه چهار ورودی دارد و به سبب نزدیکی به کوه‌های شمال تهران، همیشه یکی از نخستین نقاط پایتخت به شمار می‌رود که بارش‌ برف و باران در آنجا آغاز می‌شود. با بالا رفتن از پله‌های پشت آبشار به طبقات بالایی پارک می‌رسید و از آنجا نمایی زیبا از شهر تهران را خواهید دید. به دلیل موقعیت مکانی و وجود پله‌های متعدد در کل پارک جمشیدیه تهران زمین‌ بازی در آن وجود ندارد و انجام ورزش‌هایی مانند والیبال و فوتبال در آن امکان‌پذیر نیست، اما می‌توان لحظات خوشی را با قدم زدن و پیاده‌روی در گذرگاه‌های زیبای بوستان و رفتن به ارتفاعات پارک و تماشای مناظر شهر تهران تجربه کرد.

اگر از هر چهار ورودی بوستان جمشیدیه وارد آن شوید، می‌توانید از طراحی سنگی زیبای آن لذت ببرید. یکی از دیدنی‌ترین نقاط بوستان جمشیدیه تهران دریاچه، آبشار و آبنماهای آن است. نیمکت‌هایی در مقابل این دریاچه تعبیه شده‌اند که امکان تماشای آبنماها و پرندگانی را که در آن چرخ می‌زنند برای شما فراهم می‌آورند.

اگرچه دیوار کوهستانی شمالی‌ترین نقطه پایتخت، مثل سدی در برابر خروج آلودگی هوا از این شهر قد علم کرده و آسمان آن نقطه را به تیرگی کشانده، در مقابل پارک جمشیدیه در خطی مجاور و موازی با همان کوهستان، مثل ریه‌ای سبز عمل می‌کند؛ صدها درخت در این پارک از خانواده نارون، چنار، تبریزی و... اکسیژن‌سازی را در شمال شهر به عهده دارند.

منطقه زیبای کوهنوردی کلکچال در شمال بوستان جمشیدیه قرار دارد. سمت جنوب این بوستان به باغ‌های دولو منتهی می‌شود و نزدیک‌ترین اقامتگاه‌ها به پارک جمشیدیه تهران هم هتل‌های جاده ابریشم، دیاموند، مدیا و هتل آپارتمان‌های جم و گلشهر هستند که با فاصله حدودی ۶ کیلومتری از پارک قرار دارند. بله، این است داستان اکسیژن‌ساز شمال شهر ما!

کد خبر 763273 برچسب‌ها محله همشهری آنلاین منطقه ۱ پهلوی فضای سبز گیاهان و درختان فرهنگسرای نیاوران تهران بوستان

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: محله همشهری آنلاین منطقه ۱ پهلوی فضای سبز گیاهان و درختان فرهنگسرای نیاوران تهران بوستان بوستان جمشیدیه پارک جمشیدیه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۸۱۴۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

گزارش روزنامه شهرداری تهران درباره یک شغل جدید با عنوان «یک زندگی سگی»!

روزنامه همشهری در مطلبی با عنوان «یک زندگی سگی» به قلم فاطمه عسگری‌نیا به شغل جدیدی که این روزها در ایران مُد شده، پرداخت: 

زندگی با سگ‌ها! سبک زندگی جدیدی که خیلی‌ها به تقلید از زندگی اروپاییان و پز اجتماعی در برابر دوست و فامیل آن را انتخاب کرده‌ و البته حسابی هم گرفتار شده‌اند. از هزینه‌های مراقبت بهداشتی و خورد و خوراک این زبان‌بسته‌ها که بگذریم گردش و تفریح این سگ‌ها هم امروز برای صاحبان‌شان حسابی درد سر‌ساز شده است به‌طوری‌که خیلی اوقات ترجیح می‌دهند فردی را برای انجام این کار استخدام ‌ و بابتش هم هزینه‌های هنگفتی را پرداخت کنند.

دنیا، یک سگ کوچک از نژاد پامرانین دارد، اما به قول خودش در طول 24ساعت شبانه‌روز نمی‌تواند آن‌طور که باید از سگش مراقبت کند: «صبح‌ها ساعت6 از خانه بیرون می‌زنم و ساعت 8شب به خانه می‌رسم. در 4ساعت باقیمانده مجبورم کارهای منزل را انجام دهم و فرصتی برای رسیدگی به لاکی ندارم. به‌خاطر همین مجبورم از داگ واکر‌ها کمک بگیرم.»

او قبل از اینکه ازداگ واکرها برای این کار کمک بگیرد سری به پانسیون‌های نگهداری از سگ‌ها زده‌، اما قیمت‌های بالا پشیمانش کرده است: «پانسیون‌ها صرفا 8ساعت در روز کار نگهداری از سگ‌ها را انجام می‌دهند که قیمت‌های‌شان از 200هزارتومان تا 600هزار تومان متغیر است؛ این در حالی است که ۸ساعت برای من که یک کارمند هستم از لحاظ زمانی کافی و از لحاظ قیمتی ممکن نیست!»

داگ واکری؛ شغلی که دنیا از آن صحبت می‌کند این روزها طرفدارهای زیادی دارد، چراکه درآمدش در کنار زمان اندک کار، حسابی برای‌شان جذاب است. البته انجام این شغل شرط و شروطی هم دارد که مهم‌ترینش حسن رفتار با حیوانات و دوستی با آنهاست. برای گفت‌وگو با این افراد به یکی از بوستان‌های تهران سر زدیم.

درآمد میلیونی از سگ‌گردانی

تیپ و ظاهرش مرتب و منظم است. قلاده چارلی (سگی از نژاد شیتزو) را به‌دست گرفته و ‌ او را در بوستانک محله می‌چرخاند. با اینکه قد و قواره بزرگی ندارد، اما اغلب مردم و بچه‌ها از چارلی می‌ترسند، به‌خاطر همین سعی می‌کند کمتر در میان جمع حاضر شود. به بهانه نزدیکی با سگی که به همراه دارد با او گپ و گفت می‌کنم و مشخص می‌شود او صاحب چارلی نیست؛ فقط یک «داگ واکر» است. البته این اسم پرطمطراق خارجی‌ها برای افرادی مانند پیمان است. ایرانی‌ها به او و همکارانش سگ‌گردان می‌گویند: «2 سال پیش در بخش خدمات یک شرکت کامپیوتری کار می‌کردم. حقوق پایه‌ام حقوق وزارت کاری بود. هیچ مزایای دیگری هم نداشت. ساعات کار گاهی تا 12ساعت در روز هم طول می‌کشید و این رسما باعث می‌شد تمام روزم از دست برود. یک روز به پیشنهاد عموی یکی از همکارانم که مسافر خارج از کشور بود و خبر داشت خانه مجردی دارم و تنها زندگی می‌کنم قرار شد یک هفته مسئولیت نگهداری سگش را قبول کنم. ابتدا این پیشنهاد را آن زمان به‌خاطر رودربایستی قبول کردم، اما وقتی رقم پیشنهادی برای نگهداری از سگ را متوجه شدم با انگیزه بیشتری این کار را قبول کردم؛ به ازای 2هفته 15میلیون تومان! تنها مسئله‌ای که برای صاحب سگ مهم بود امنیت جا و اطمینان از غذای او بود که به نحو احسن انجامش دادم.» بعد از این قصه مزه مراقبت گران از سگ حسابی زیر زبان پیمان رفت به‌طوری‌که به‌گفته خودش دیگر بی‌خیال شغلش شد و از آن تاریخ یک داگ واکر حرفه‌ای شده است. او حالا روزی یک ساعت چارلی را برای گردش و تفریح بیرون می‌آورد و به ازای هر ساعت 300هزار تومان دریافت می‌کند؛ ماهی 7میلیون‌و200هزار تومان به غیر از جمعه‌ها که تعطیل است. آن‌هم فقط در ازای نگهداری از یک سگ: «کارم را دوست دارم. هم فال است هم تماشا. هر ‌ماه مسئولیت گردش و تفریح روزانه 3سگ را برعهده دارم.»

دانشجو هستم

بنی هم سگی از نژاد مالیتز است. ‌تر و تمیز و آراسته با کفش‌ها و لباس‌هایی که حاکی از شرایط زندگی او در یک خانواده متمول است. اما کسی که قلاده او را به‌دست گرفته و در بوستان مشغول همراهی او در قدم زدن است پسرکی ساده پوش است که خود را سعید معرفی می‌کند. اطلاعات زیادی درباره سگ‌ها ندارد و می‌گوید: «صاحب این سگ یک مرد جوان است که به‌خاطر شرایط شغلی و ماموریت‌های مداومش فرصت به گردش‌ بردن او را ندارد. من فقط روزی یک ساعت هر روز صبح بنی را برای تفریح، بازی و البته دستشویی کردن به پارک می‌آورم.» سعید دانشجوست و چون پیدا کردن شغل پاره وقت برای او سخت است تن به این کار داده است: «نسبت به ساعت کاری که دارد درآمدم بد نیست، اما هنوز نتوانسته‌ام آنطور که باید با سگ‌ها ارتباط برقرار کنم.»

انگل‌پراکنی در معابر و بوستان‌های شهری

همین‌طور که با ما مشغول گپ و گفت است بنی هم در گوشه و کنار پارک می‌چرخد ضمن اینکه از فرصت استفاده و در فضای باز بوستان دستشویی می‌کند؛ رفتاری که دیدنش خانواده‌های دیگر را آزرده‌خاطر می‌سازد؛ چرا که معتقدند سگ‌گردان‌ها بی‌محابا سگ‌های خود را در فضای بوستان‌ها و پیاده‌راه‌ها رها می‌کنند و باعث آلودگی فضای تفریح بچه‌ها و سلامت خانواده‌ها می‌شوند. یکی از شهروندانی که این صحنه را می‌بیند، می‌گوید:«متأسفانه عده‌ای با گرداندن سگ‌های خود در فضای شهری، به‌خصوص بوستان‌ها، موجب انگل‌پراکنی در شهر می‌شوند.» به‌گفته این شهروند، متأسفانه در کشور ما هیچ قانونی برای سگ‌گردانی در معابر عمومی وجود ندارد و همین مسئله باعث شده تا صاحبان سگ‌ها الزامی برای جمع‌آوری مدفوع رهاشده سگ خود در خیابان و بوستان‌های شهر  نداشته باشند. این در حالی است که در کشورهای اروپایی این‌طور نیست و قانونی برای محدود کردن این رفتارها وجود دارد.

قانونگذار وارد شود

با توجه به اینکه ژیاردیا، لارو مهاجر پوستی، اکینوکوکوس و اشریشیاکلی تنها چند نمونه از بیماری‌های باکتریایی بسیار خطرناک هستند که از طریق مدفوع سگ‌ها به انسان منتقل می‌شود باید به نگرانی مردم درباره رهاسازی مدفوع سگ‌ها در معابر شهری و محل زندگی انسان‌ها حق داد و به فکر چاره‌ای برای حل این مشکل بود.

نگهداری از سگ و سبک زندگی جدیدی که عده‌ای از روی چشم‌وهم‌چشمی دنبال ترویج آن در شهرها هستند موجب تولید مشاغل کاذب و درآمدهای ناشی از آن شده‌ است، علاوه بر این نه‌تنها چالش‌های اقتصادی و اجتماعی را پیش روی این افراد قرار داده که موجب نگرانی‌هایی برای به خطر انداختن بهداشت و سلامت افراد جامعه شده است؛ موضوعی که مدت‌هاست زنگ خطر آن در جوامع شهری به‌صدا درآمده و نیازمند توجه قانونگذاران است.

دیگر خبرها

  • ارزیابی ایمنی بیش از هزار بوستان در تهران
  • ارزیابی ایمنی بیش از ۱۰۰۰ بوستان در تهران
  • ایجاد ۱۰۴ بوستان در پایتخت/ اکوپارک فرحزاد خرداد افتتاح می‌شود
  • قدیمی ترین بنای کاخ گلستان اینجاست
  • سگ گردانی در بوستان‌های کرج ممنوع شود
  • گزارش روزنامه شهرداری تهران درباره یک شغل جدید با عنوان «یک زندگی سگی»!
  • جزئیات اتوبان 5 هزار میلیاردی برای باز کردن گره ترافیک تهران
  • ماجرای قلیان اکسیژن در کافه‌های تهران چیست؟
  • ماجرای قلیان اکسیژن در کافه‌های تهران | این دستگاه تاییدیه نهایی ندارد | وجود گاز خنده در این قلیان‌ها صحت دارد؟
  • چگونه خنجر شمر به قصر محمدیه رسید؟